یکتا

یکتا گذشتن از تو سخت است برای این دل...چون تاب آن ندارم هر دم به اشگ وآهی

یکتا

یکتا گذشتن از تو سخت است برای این دل...چون تاب آن ندارم هر دم به اشگ وآهی

من نیز با تو به عشق میرسم…

مانند یک بهار…. مانند یک عبور….
از راه میرسی و مرا تازه میکنی.
همراه تو هزار عشق از راه میرسد
همراه تو بهار…
بردشت خشک سینه من سبز میشود.
وقتی تو میرسی…. در کوچه های خلوت و تاریک قلب من … مهتاب میدمد…
وقتی تو میرسی…
ای آرزوی گم شده بغض های من…
من نیز با تو به عشق میرسم…

بچه که بودیم .....!

بچه  که بودیم .....!

بچه که بودیم  چه دل های بزرگی داشتیم اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم !

کاش دلها مون به بزرگی بچگی بود .

کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم و فقط (( نگاه )) کافی بود .

بچه که بودیم تو جمع گریه می کردیم بزرگ که شدیم تو خلوت .

بچه که بودیم راحت دلمون نمی شکست بزرگ که شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه .

...

...

...

دلت را از “شیشه” بساز ولی به سنگها بگو دلم از “فولاد” است




دلت را از “شیشه” بساز ولی به سنگها بگو دلم از “فولاد” است

خدایا......................

خدایا......................
مرا ببخش
به خاطر درهایی که زدم
اما خانه تو نبود...........